کتاب چگونه با نوجوانم صحبت کنم که گوش کند و چگونه گوش کنم که نوجوانم صحبت کند
کتاب چگونه با نوجوانم صحبت کنم که گوش کند وچگونه گوش کنم که نوجوانم صحبت کند
نویسنده :ادل فی بر ،الین مازلیش
مترجم :شمس الدین حسینی ،الهام آرام نیا
به نظر میرسد که ارتباط برقرار کردن با فرزندان در سنین نوجوانی از هر زمان دیگری مشکلتر است. چراکه در این سن آنها اخلاق و رفتار خاصی دارند و دیگر بچه نیستند و هنوز هم کامل بزرگ نشدهاند بنابراین رفتار ما با آنها بایستی در میانه این دو سن باشد و این کار را مشکل خواهد کرد.
آنها در این سن هنوز نیاز به مراقبت دارند اما خودشان این مسئله را قبول ندارند و فکر میکنند که بهاندازه کافی بزرگشدهاند. در این سن والدین خیلی از اوقات گیج میشوند و نمیدانند کدام رفتار درست است. در آن کتاب این والدین بهخوبی راهنمایی شدهاند و میتوانند با به کار بستن نکات آن ارتباط بهتری را با نوجوانانشان برقرار کنند. بیشک والدین بیشتر نگران فرزند نوجوانشان میشوند چراکه در این سن خطرات زیادی او را تهدید میکند و والدین میخواهند که بیشتر از هر زمان دیگری نوجوانشان به حرف و نصیحتهای آنها گوش دهد درحالیکه نوجوان نیز انتظار دارد که والدینش او را درک کنند و به سخنان او بدون جبههگیری گوش دهند.
در این سالهای بحرانی والدین باید سعی کنند بیشتر از آنکه نقش والد را برای فرزندشان بازی کنند در قالب یک دوست با او ارتباط برقرار کنند. دغدغههای او را درک کنند و همچنین نیاز او را برای تنها بودن. او دیگر کودک نیست که دائم او را با خودتان همراه کنید و بهاندازه کافی هم بزرگ نیست که بتوانید او را با تصمیماتش تنها بگذارید.
بنابراین در این سن نیاز است تا او را دورادور زیر نظر داشته باشید بدون آنکه خودش بداند. دایره دوستانش را بشناسید. با حرفها و اعمالتان اعتمادبهنفس او را بالا ببرید. اعتمادش را جلب کنید و کمتر کارها و برنامههایش را قضاوت کنید. اجازه دهید تا کارهایی را بهتنهایی تجربه کند و هرگاه نیاز به صحبت داشت برای او گوشی شنوا داشته باشید.
هرگز با او برخوردی توهینآمیز نداشته باشید این کار تنها باعث میشود تا نوجوانتان روزبهروز از شما فاصله بگیرد. وقتی میخواهید درباره موضوع مهمی با او صحبت کنید از قبل به او اطلاع دهید و زمانی را به این کار اختصاص دهید که او نیز آمادگی داشته باشد. حریم خصوصی او را رعایت کنید و به آن احترام بگذارید. نظرات او را بیارزش نشمارید و آنها را مسخره نکنید.
به موضوعات و برنامههای موردعلاقه او توجه نشان دهید و با او همراه شوید. نظراتتان را به او تحمیل نکنید. برای او و خواستههایش احترام قائل شوید. از نصیحت مداوم او بپرهیزید. اگر حرفی را قرار است به او بزنید طوری آن را بیان کنید که از حوصله او خارج نباشد.
با عصبانیت و خشونت با او برخورد نکنید حتی اگر عملی از او سر زده یا حرفی را گفته که برای شما قابلتحمل نیست خونسردیتان را حفظ کنید و به حل مسئله بپردازید. غر نزنید و سعی کنید بر سر موضوعات مختلف با او به تفاهم برسید.
فهرست مطالب این کتاب بدین ترتیب است: چگونه این کتاب نوشته شد، ۱- برخورد درست با احساسات، ۲- هنوز میخواهیم مطمئن شویم ۳- تنبیه کردن یا تنبیه نکردن ۴- باهم مشکل را برطرف کنید ۵- جلسه با نوجوانان ۶- درباره احساسات، دوستان و خانواده ۷- والدین و نوجوانان در کنار یکدیگر در ملاقات بعدی
قسمتی از کتاب چگونه با نوجوانان صحبت کنیم تا گوش دهند و چگونه گوش دهیم تا نوجوانان صحبت کنند:
برخورد درست با احساسات
نمیدانستم چه انتظاری داشته باشم همینطور که از محوطه پارکینگ به سمت در ورودی مدرسه میدویدم و چترم را محکم گرفته بودم، نمیدانستم چرا کسی باید خانه گرمش را در چنین شب سرد و آزاردهندهای ترک کند تا برای نوجوانان کارگاه آموزشی راه بیندازد. مسئول راهنما دم در به من سلام کرد و مرا به کلاسی برد که حدود بیست والد در آن منتظر نشسته بودند.
خودم را معرفی کردم، به همه آنها برای شجاعتی که داشتند تا در چنین آبوهوای بدی حضور یابند تبریک گفتم، و برچسب اسمها را بینشان توزیع کردم تا آن را پر کنند. درحالیکه مینوشتند و باهم صحبت میکردند، فرصتی داشتم گروه را موردبررسی قرار دهم. گروه متنوعی بود – تا حدودی بهاندازه مردان، زنان هم حضور داشتند، در نژادهای مختلف، بعضی زن و شوهر بودند، بعضی تنها، بعضی بالباس کارشان آمده بودند و برخی هم با شلوار جین.
به نظر رسید که همه آمادهاند، از آنها خواستم خودشان را معرفی کنند و کمی درباره فرزندشان حرف بزنند. هیچ درنگی وجود نداشت. یکی بعد از دیگری، والدین بچههایی را که در محدوده سنی دوازده تا شانزده سال بودند، توصیف کردند. تا حدودی همهشان به مشکل سازگاری با نوجوانان در دنیای امروزی اشاره کردند. بااینحال، در ظاهر آنها حالت دفاعی داشتند و خودداری میکردند. مطمئن بودم که آنها در اتاقی پر از غریبه، بهسرعت همه مسائل فرزندشان را افشا نخواهند کرد.
من گفتم: «قبل از هر چیز، میخواهم به شما اطمینان بدهم که هر آنچه در اینجا مطرح شود، محرمانه خوا د بود. هر حرفی در این چهاردیواری زده شود، همینجا باقی خواهد ماند. به کسی مربوط نیست بچه چه کسی سیگار میکشد، از مدرسه فرار میکند یا ارتباطات نامناسب برقرار میکند. آیا همه با من موافق هستید؟ سرها به نشانه تأیید پایین آمد. من ادامه دادم: «من خودمان را بهعنوان شرکایی در یک ماجراجویی هیجانانگیز میبینم. کار من این است روشهایی ارتباطی را امتحان کنم که میتواند به ارتباطات رضایتبخشتری بین والدین و نوجوانان منجر شود. کار شما این است که این روشها را به کار ببرید – آنها را در خانه عملی کنید و نتایج را به گروه گزارش دهید. کدام روشها مفید بود و کدام مفید نبود؟ کدام روشها کارایی داشت و کدام کارایی نداشت؟ ما با پیوند دادن نیروهایمان به یکدیگر، مؤثرترین روشها را تعیین خواهیم کرد که به فرزندانمان کمک خواهد کرد تا دوره تحول سخت از طفولیت به بزرگسالی را راحتتر سپری کنند!»
درباره اسمعیل زاده حسینی زهراالسادات
زهرا اسماعیل زاده متولد شهر یزد ودبیر دبیرستانهای یزد وعلاقه مند به آموزش والدین ونوجوانان برای داشتن یک رابطه صمیمی با یکدیگر .
نوشته های بیشتر از اسمعیل زاده حسینی زهراالسادات
دیدگاهتان را بنویسید